اخبار و رویدادها

علیرضا ملائی توانی: طرفداران مشروطه سلطنتی دچار یک ناهمزمانی و روان پریشی تاریخی هستند

  • 15 مرداد 1402
  • 22:34
  • 0 دیدگاه
  • 39 بازدید
  • Article Rating
علیرضا ملائی توانی: طرفداران مشروطه سلطنتی دچار یک ناهمزمانی و روان پریشی تاریخی هستند

علیرضا ملائی‌توانی، پژوهشگر تاریخ گفت: به نظرم آنچه امروز سلطنت‌طلبان درصدد احیای مشروطه سلطنتی هستند، ناشی از نفهمیدن تاریخ ایران و در واقع عدم درک مساله‌های تاریخ ماست و بسیاری از کسانی که چنین شعاری می‌دهند به گمانم امروز دچار این مشکل تاریخ هستند و از زمانه و روزگار خودشان عقبند و در یک ناهمزمانی و روان‌پریشی تاریخی زندگی می‌کنند .

به گزارش روابط عمومی میراث جهانی کاخ گلستان و به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علیرضا ملائی توانی، پژوهشگر تاریخ در برنامه گرامیداشت مشروطه در کاخ گلستان با طرح چند سؤال درباره مشروطه گفت: نسبت مشروطه با مسئله‌های تاریخ ایران است؛ مسئله این است که آیا مشروطیت با وضعیت اکنون ما نسبتی، پیوندی دارد یا نه؟ آیا این انقلاب را باید یک تحول به تاریخ پیوسته مرده منجمد دانست یا یک تحول فکری زنده، در جریان و اثربخش؟ درباره این پرسش پاسخ‌های متفاوتی ارائه شده که مهمترین پاسخی که ما ایرانیان تا امروز شنیدیم به ویژه پس از ناکامی‌هایی که مشروطه‌خواهان در سال‌ آغازین پیدا کردند به ویژه ناکامی در استقرار یک دولت دموکراتیک کارآمد و نیرومند فشار کمرشکن قدرت‌های خارجی و کودتاها و جنگ‌های داخلی مشروطه‌خواهان و استبدادگران و رخدادهای بین‌المللی که کشور را در یک وضعیت نابسامان قرار داده بود. او افزود: در مجموع شرایطی را فراهم کرد که پانزده سال پس از پیروزی مشروطه بحث تغییر گفتمان اندیشه سیاسی در ایران پیش آمد و یک ایده را در صحنه سیاست ایران شاهدیم که عبارت است از استبداد مدرن و حرکت به سمت ایجاد یک دولت مطلقه متمرکز قدرتمند. این تغییر سرآغازی بود برای روایت‌سازی برای شکست تاریخی مشروطیت و به پایان رسیدن تفکر مشروطیت‌خواهی در ایران. 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان کرد: این تفکر یک پیشینه داشت که از سوی مشروعه‌خواهان دنبال می‌شد و بعد از آن توسط عوامل استبداد قاجار و سپس در دوره رضاشاه تحت سیطره ادبیات سلطنت‌گرایانه و باستان محور این فکر به محاق رفت و بعدها جنبش‌های دیگری که در صحنه سیاست ایران فعال بودند مثل جریان‌های چپ به طور عام چپ مارکسیست و نیروهای کنشگر سیاسی که تحت عنوان اسلام سیاسی فعالیت می‌کردند و روشنفکران دینی و همه کنشگرانی که طی سال‌های پس از مشروطه فعالیت کردند به استثنای یکسری مشروطه‌خواهان راستین که تجلی عمده آن را در جبهه ملی می‌بینیم معمولا اغلب آنها به دشمنی با فکر مشروطه برخاستند.

علیرضا ملائی‌توانی گفت: حامیان این نگاه فضایی را فراهم کرد و روایتی را ساخت که القا کند مشروطه برای همیشه به پایان رسیده است. بنابراین چنین وانمود کردند که مشروطه یک انقلاب مرده است و ربطی به اکنون ما ندارد. 

او ادامه داد: من معتقدم طی بحث‌هایی که یک دهه اخیر در ایران صورت گرفته است و در آینده بیشتر بسط تاریخی پیدا خواهد کرد که مشروطه نه تنها به پایان نرسیده بلکه یک انقلاب زنده و تحول داغ در جریان است با شرایط و تفاوتی که آن را شرح خواهم داد. 

پژوهشگر تاریخ معاصر ایران اظهار کرد: نخستین نکته، به طور کلی همه انقلاب‌های بزرگ دنیا و به ویژه انقلاب مشروطه ایران بیان‌کننده یا بازتاب‌دهنده مسئله‌های تاریخی انباشته حل نشده است، برای همین تصور می‌کنم انقلاب مشروطه پویاترین رخدادهایی است که در آن انباشت مسئله‌های تاریخی ایران بروز کرد، مسئله‌هایی که تا به امروز هم با آنها به گونه‌ای درگیریم که ریشه این برمی‌گردد به مواجه و نوع کنشگری ما در برابر تمدن غرب و مدرنیته غربی و همه تحولاتی که به اصلاحات در جامعه دوره قاجار انجامید و از درون آن فکر و جنبش مشروطه بروز کرد. 

علیرضا ملائی‌توانی گفت: نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد؛ ما مشروطه را به عنوان تحول فکری و اندیشه‌ای ببینیم نه به عنوان یک رخداد تاریخی پایان‌یافته. در این معنا هیچ نسبتی با ایده‌های سلطنت‌طلبانه یا مشروطه سلطنتی ندارد که امروز برخی در خارج و داخل ایران متأسفانه هوادارانی دارد و درباره آن سخن می‌گویند. در واقع از این منظر مشروطیت یکی از مهم‌ترین نظریه‌های دولت برای تحقق دموکراسی در ایران است که فقط یک گونه آن در مشروطه سلطنتی در انگلستان رخ داد و در ایران نیز پیدا شد و در کل دوره پهلوی هم این شعار داده می‌شد اما نشانی از آن در عمل نبود.

او افزود: اگر ما آنچه را که شرح دادم به معنای احیای مشروطه سلطنتی بینیم به نظرم نفهمیدن تاریخ ایران و در واقع عدم درک مسئله‌های تاریخ ماست و بسیاری از کسانی که چنین شعاری می‌دهند به گمانم امروز دچار این مشکل تاریخ هستند و از زمانه و روزگار خودشان عقبند و در یک ناهمزمانی و روان‌پریشی تاریخی زندگی می‌کنند و یک فکر مرده را امروز پرورش می‌دهند.       

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: آنچه من امروز به عنوان احیای مشروطه یا زنده بودن آن صحبت می‌کنم در واقع تحولی است که از درون آن دموکراسی با شکل‌های مختلف آزادی بیان، آزادی قلم و جامعه مدنی و همه آنچه که یک کشور پیشرفته و مترقی را بر اساس انسان مدرن می‌سازد، در این معنا به گمانم مشروطیت زنده است اگرچه مشروطه دچار ناکامی‌هایی شد اما ایده‌ها، آرمان‌ها و شعارهایی که آن را شکل داد امروز پیش روی ماست و جزو مطالبات جامعه ایران امروز. می‌دهند.       

پایان خبر//

امتیاز به خبر :